نمیدونم چی بنویسم·······
سلام
چند وقت بود تو وبلاگم ننوشتم .
اصلا حرفی ندارم
انتظارم زیاد شده
داره صبرم کم میشه. خدایا خودت کمکم کن····
خیلی دلم گرفته نه به خاطر بچه دار نشدن
کلا از زندگیم . دلگیر و تکراری شده
بی حوصلم کرده. نه میتونم تو خونم بمونم نه دوست دارم بیرون برم··
نه دوس دارم جایی برم نه دوس دارم کسی بیاد خونم
نمیدونم چند وقته تنهایی و به همه چی بیشتر ترجیح میدم···
خیلی بده که کسی درکت نکنه از هم سوزناک تر اینه
واییییی
چی نوشتم
بیخیال خدا !
من درد میکشم تو چشمهایت را ببند!
سخت است بدانم می بینی و بیخیالی····!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی